نمایش موارد بر اساس برچسب: پوشش برنز
عتیقه سازی با برنج و مس و برنز
ما انسانها با چشمانمان زیباییها را تشخیص داده و از آنها بسیار لذت میبریم. نمونهای از این زیباییها که موجب شادمانی ما میشود عبارتند از: دیدن یراقآلات و سایر قطعات فلزی که عتیقه( پاتینه) شدهاند.
مدتی است که عتیقهکردن(پاتینه کردن) به عنوان انتخاب متداول و شایع سازندگان درآمده است، که انواع مختلف یراقآلات تزیینی از جمله وسایل روشنایی، قفلها، دستگیرههای کابینت، انواع گیرهها، اتصالات و بسیاری از اقلام تزیینی از آن جملهاند.
در سالهای ۱۹۷۰ تقاضای بازار برای این نوع پوشش به طور چشمگیری فزونی یافت که به توسعه فرآیندهای تکنیکی در تولید کارآمد آن منجر شد. از آن تاریخ با توجه به نوسانات بازار، افزایش و تقاضا برای این نوع پوشش، صرف نظر از سلیقههای متداول همواره وجود داشته، به طوریکه برای یراقآلاتی که با کیفیت بالا عتیقه شدهاند تقاضا رو به افزایش بوده است.
قطعات فلزی پایه، که به صورت متداول عتیقه میشود، در سه گروه از فلزات مورد استفاده قرار میگیرند “برنج سخت، برنز و مس که در اشکال مختلف وجود دارد. این مواد اولیه بیشتر در مصرف قطعاتی که در محیط باز قرار میگیرند یا در مصارف داخلی که نیاز به کیفیت بالا دارد استفاده میشوند. چون این آلیاژها لایه اکسید محافظ تشکیل میدهند، لذا این مواد، انتخاب مناسبی برای اقلامی مانند: قسمتهای بیرونی قطعات روشنایی، قفلها، قطعات مورد استفاده در صنایع دریایی، قطعاتی که در زیباسازی نمای ساختمان به کار میرود، همچنین پیچ و مهره و اتصالات و سایر قطعات تزیینی است.
این لایه اکسید، محافظ دو نوع انتخاب در اختیار آبکار یا طراح در رابطه با پوشش این نوع قطعات قرار میگیرد. قطعه را میتوان به طور مصنوعی عتیقه کرد. سپس برای محافظت در فضاهای بیرونی با لاک مخصوص پوشش داد و یا اینکه قطعه را یک مرحله عتیقهسازی سریع کرد(در زمان بسیار کم). سپس فرصت داده شود تا سطح قطعه به مرور و در زمان مناسب، خود به خود به یک عتیقه تبدیل شود. این اکسید طبیعی یا پاتینه، بسیار جذابتر از آنهایی است که به صورت مصنوعی عتیقه میشوند و در بسیاری از کالاها مانند مجسمهسازی، یراقآلات ساختمانی و بعضی از قطعات چراغ روشنایی مورد استفاده قرار میگیرند. البته فلزات پایه درجهبندیهای مختلفی دارد که در ساخت اقلام مذکور فوق به کار گرفته میشود. انواع ورقهای برنجی و مسی سخت (SOLID ) و آلیاژهای مختلف آن در ساخت قطعات و لوازم روشنایی، صفحات پانل، سقفهای تاسیسات ساختمانی، قطعات اتصالات نوردکاری تا خمکاری شده و همچنین سایر اقلامی که نیاز به چکشکاری برای آسان شدن شکلدهی و قالبگیری دارند از آنها استفاده میشود.
در مورد مجسمهسازی و پلاکها PLAQUES یا یراقآلات با کیفیت بالا، از انواع مختلف برنج و برنز ریخته شده استفاده میشود. بسیاری از این قطعات همزمان ماشینکاری (تراشکاری) و پرداخت (سمبادهزنی) میشود، تا سطح نهایی و مطلوب مورد نظر به دست آید سپس پوشش عتیقهای(پاتینه) به آن داده میشود. قطعات فولادی پرسکاری، خمکاری یا تراشکاری شده فولاد بیشتر در مواقعی به کار گرفته میشود که در مقایسه با آلیاژهای خالص مسی، نیاز به قدرت تحمل بار بیشتر دارد. مانند: پیچ و مهره، اتصالات یا سایر اهرمهای ساختمانی که باید قدرت تحمل وزن مورد نظر را داشته باشد. علاوه بر آن، فولاد بهطور معمول نسبت به مس، برنج و برنز سخت، ارزانتر است و هزینه کمتری دارد و به همین دلیل، استفاده از فولاد ترجیح داده میشود. متاسفانه برخلاف آلیاژهای مسی، فولاد به منظور حفاظت در مقابل عناصر هوا لایه اکسید ایجاد نمیکند. لذا در بیشتر مواقع، قطعه فولادی را آبکاری مس یا برنج میدهند تا قطعه از خوردگی محافظت شود و بتوان سطح به دست آمده را عتیقهای کرد.
فولاد به طور عام برای ساخت ابزارهایی مانند: لولهها، اتصالات، جعبه ابزار و سایر اقلام کاربردی استفاده میشود. علاوه بر آن به دلیل پایین بودن هزینه فولاد، بیشتر آن را برای ساخت بسیاری از قطعات داخلی تزیینی مانند: لوازم روشنایی و وسایل کابینت بهکار میبرند.
بسیاری از این قطعات از ورقهای فولادی پرسکاری شده تولید میشود. قطعات مدور را میتوان در یک فرآیند خمکاری تولید کرد. این فرآیند با یک ورق فولاد که به صورت صفحه گرد و مسطح بوده، انجام میشود سپس به یک الگوی مورد نظر بسته شده و به سرعت چرخانده میشود. قطعاتی که مصرف عمومی دارند از قبیل: کاسه چراغ، زه ساعت و اقلام مشابه را به این روش(خمکاری) تولید کرده سپس آبکاری برنج یا مس داده میشوند و آن را عتیقه (پاتینه) میکنند.
قطعات روی ریختگی، تحت فشار این گروه سوم فلزات برای قطعات تزیینی که اشکال پیچیده دارد و در آن نیاز به تحمل بار کمتری است استفاده میشود. بسیاری از این قطعات، دارای اشکال هندسی پیچیده هستند که به راحتی از طریق تراشکاری و پرسکاری، آنها را به شکل مورد نظر نمیتوان تولید کرد یا آنکه، ارزش آنها آنقدر بالا نیست تا بتوان آن قطعات را از طریق برنز ریختگی تولید کرد.
در مورد این قطعات کمارزش، تولید قطعه از طریق ریختگی تحت فشار، مناسبترین پیشنهاد به عنوان فلز پایه بوده چون به دلیل آسان بودن ریختگی قطعات به اشکال پیچیده با کمترین هزینه آن را ایدهآل برای تولید یراقآلات کابینت، قطعات وسایل چراغهای روشنایی و سایر اقلام تزیینی میکند.
از آنجایی که فولاد و روی، تمایل به خوردگی سریع دارند، لذا باید به منظور مقاومت در برابر خوردگی یا انجام عتیقهسازی ابتدا آن را آبکاری مس یا برنج کرد.
متاسفانه بر خلاف فولاد، روی ریخته شده اغلب دارای سطوح منفذدار هستند، لذا لازم است آبکاری مس به منظور پر کردن این منافذ را قبل از انجام عملیات آنتیککاری(پاتینه کردن) استفاده کرد.
تمیزکاری، اولین گام در فرآیند عتیقهسازی است. قبل از شروع مرحله شیمیایی عتیقهسازی(پاتینه) سطح پایه فلزی آن باید عاری از روغن، اکسیدها، باقیماندههای واکس، گریس، مواد لحیمکاری، اثر انگشت یا سایر مواد خارجی مانده از ساخت قطعه باشد.
پس از برداشتن مواد مذکور از روی سطح ماده شیمیایی فعال شده، عتیقهسازی، آبکاری و سایر عملیات آماده خواهد شد. موارد متعددی برای عملیات تمیزکاری وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
در انتخاب فرآیند تمیزکاری فلزات، عوامل مختلفی وجود دارد از جمله: شناخت وضعیت سطح قطعه و ساختار آن به منظور حداکثر استفاده از قطعه، همچنین شناسایی آلودگیهایی که باید برداشته شود، اثرگذاری روشهای تمیزکاری بر محیط، هزینه عملیات آبکاری و همچنین توجه به تمام مراحل شیمیایی، بعد از تمیزکاری انتخاب روش مورد نظر باید با دقت انجام پذیرد.
به طورکلی روشهای تمیزکاری را با توجه به میزان تمیزکاری مورد نظر به شرح زیر میتوان درجهبندی کرد که با در نظر گرفتن نوع و اندازه آلودگیهای سطح فلز، روش مورد نظر باید انتخاب شود. تمیزکاری حلالی سرد، چربیگیری با بخار، تمیزکاری امولسیون غوطهوری، تمیزکاری قلیایی الکتریکی، تمیزکاری قلیایی غوطهای به دنبال آن تمیزکاری اسیدی و در نهایت تمیزکاری التراسونیک(فرا صوتی).
برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید:
آلیاژی برنز-گرافیت
رسوب الکتروشيميايي پوشش کامپوزيتي برنز-گرافيت
مجيد اسناوندي[1]، محمد قرباني[2]
چکيده
برنز به دليل مقاومت سايش، اکسيداسيون و خوردگي بالا کاربرد فراواني در صنعت دارد. اما آبکاري مس-قلع (برنز) از حمام سيانيدي به دليل مسائل زيست محيطي محدود شده است. مشکلات حمام هاي غيرسيانيدي نيز مانع گسترش اين نوع حمام ها بوده است. در اين تحقيق رسوب همزمان ذرات گرافيت در
فرآيند آبکاري آلياژي از حمام کلريدي مورد بررسي قرار گرفت. مشخص شد با افزايش غلظت ذرات گرافيت در حمام، درصد گرافيت و قلع در پوشش افزايش مي يابد. افزايش دانسيته جريان الکتريکي نيز موجب افزايش مقدار قلع و کاهش درصد گرافيت در پوشش مي شود. نشان داده شد که نحوه رسوب ذرات در
پوشش از مدل گاگليلمي پيروي مي کند. حضور 6% گرافيت ضريب اصطکاک برنز را از 73/0 به 25/0 کاهش داد. نتايج نشان دادند که حضور ذرات گرافيت مقاومت به خوردگي رسوب به دست آمده را افزايش مي دهد.
کلمات کليدي:آبکاري آلياژي، پوشش کامپوزيتي، خواص سايشي، مقاومت خوردگي، خودروانکار
1- مقدمه
مقاومت به خوردگي و سايش مناسب، انتقال حرارت و جريان الکتريکي خوب و شکل پذيري عالي از جمله خواص منحصر به فرد مس هستند. اما سختي کم مس باعث شده است همواره براي بهبود خواص مکانيکي مس تلاش هايي صورت گيرد. از جمله کارهاي صورت گرفته در اين راستا مي توان به آلياژسازي مس با ديگر عناصر مانند قلع اشاره کرد. برنز خواص مکانيکي، سايشي و خوردگي مطلوبي داشته و در صنايع مختلف به وفور به کار مي رود. علاوه بر آن برنز با درصدهاي قلع متفاوت، کاربرد تزييني نيز دارد]1-4[. يکي از روش هاي ساخت برنز آبکاري است. در آبكاري برنز همانند آبكاري آلياژهاي ديگر يكي از مهمترين مسائل رسوب همزمان دو فلز است. تحقيقات در مورد آبكاري برنز به سال 1842 بر مي گردد كه از حمامهاي سيانيدي جهت آبكاري برنز استفاده گرديد و اين تحقيقات تا سال 1970 ادامه پيدا كرد. با وجود مضرات زياد حمام هاي سيانيدي براي محيط زيست، اما به علت خواص بهتر پوشش ايجاد شده از حمام سياندي مانند چسبندگي، استحکام و براقيت بيشتر، هنوز از آن استفاده مي شود]5[. امروزه کمپلکس کننده هاي فراواني براي جايگزيني سيانيد معرفي شده است. پرکاربردترين اين کمپلکس کننده ها پيروفسفات بوده است که خود آلوده کننده محيط زيست است]6[. بنابراين به نظر مي رسد آبکاري برنز همواره با آلودگي همراه باشد. اما اخيراً آبکاري برنز بدون استفاده از کمپلکس کننده و مطالعه براي بهبود خواص رسوب حاصله مورد توجه قرار گرفته است]7[.
از دهه 1980، به دليل نياز روز افزون صنعت به مواد ضد سايش و با اصطكاك كم، حجم تحقيقات در زمينه پوشش هاي كامپوزيتي افزايش چشمگير يافت و خواص تريبولوژيكي كامپوزيت هاي با پايه نيكل و مس به همراه ذرات روانكار از جمله گرافيت، سولفيد موليبدن و تفلون مورد بررسي قرار گرفت.مهمترين ويژگي روانكارهاي جامد ساختار لايه لايه اي آنها و در نتيجه کاهش ضريب اصطکاک است. پيوند اتمها بين لايهها واندروالس و بين اتمها در هر لايه كووالانت يا يوني مي باشد. ياتاقان ها و بوش ها بالاترين حجم قطعات توليد شده توسط روش متالوژي پودر مي باشند. قبلاً اكثر اين قطعات از جنس مس – گرافيت (G-Cu) ساخته شده و شامل زمينه مسي با حدود 10% گرافيت بودند. عليرغم داشتن ضريب اصطكاك پايين، به خاطر استحكام و مقاومت به سايش پائين ناشي از زمينه نرم مسي و همچنين ورود گرافيت به زمينه سعي شده است از زمينه آلياژي برنزي به جاي مس استفاده شود. هم اكنون ياتاقان ها و بوش ها اكثراً داراي يك زمينه برنزي حاوي Sn10% و مقدار گرافيت در آن از 1% تا 25% متغير مي باشد. با تغيير زمينه از مس به برنز، نرخ سايش در سرعت هاي بالاي لغزش چهار برابر كمتر مي شود]8[. در مقايسه با روش متالورژي پودر، آبکاري کامپوزيتي مي تواند روشي اقتصادي براي ساخت پوشش هاي حاوي ذرات جامد خودروانکار محسوب شود.
در اين تحقيق، آبکاري آلياژي-کامپوزيتي برنز-گرافيت از يک حمام اسيدي و اثر برخي متغيرها بر رسوب ايجاد شده بررسي شده است. در ادامه خواص سايشي و خوردگي پوشش رسوب داده شده مورد مطالعه قرار گرفت.